-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:40475 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:29

چه دليل موجّهي بر خبر ندادن پيامبر اكرماز روح وجود دارد؟

مقصود شما پرسشگر گرامي، به ظاهر آية 85 اسرأ است كه خداوند ميفرمايد: وَ يَسْ ئ‹َلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ مَآ أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلآقَلِيلاً هم چنان كه شما اشاره كردهايد، برخي مفسران گفتهاند كه خداوند در اين آيه، پرسش از روح را بي پاسخ گذاشته است; براي مثال در تفسير لاهيجي ذيل اين آيه آمده است: روح امري است كه حقيقت آن را فقط خدا ميداند و احدي اطلاع بر حقيقت آن ندارد.(تفسير القرآن، بهأالدين محمد شيخ علي الشريف اللاهيجي، تهران، مؤسسه مطبوعاتي علمي، 1363.) همچنين در تفسير تقريب القرآن آمده است: از آن جا كه سؤالهايي مانند چيستي روح، موجب هدر دادن نيروي عقلي در امور غير لازم ميشود، قرآن به اين سؤال جواب نداده است. و اين جواب ندادن اشاره به اين است كه انسان بايد نيروي خود را در امور مهم به كار گيرد، نه اموري كه به درد دنيا و آخرت او نميخورد; لذا ميفرمايد: اي پيامبر! در جواب آنها بگو روح از فرمان پروردگار من است و با فرمان او ايجاد شده و جز خدا و كسي را كه او بياموزد، كسي ديگر نميداند كه چيست. شما انسانها دانش اندكي داريد، اسرار جهان فوق حد احصا است و بشر به ميزان خيلي اندك ميداند، پس بهتر اين است كه وقت خود را صرف اموري كند كه برايش نفع دارد.(تقريب القرآن الي الاذهان، سيد محمد حسيني شيرازي، ج 15، ص 82، بيروت، مؤسسة الوفأ، 1400 ق.)

البته بسياري از مفسران ديگر معتقدند كه خداوند در آيه ياد شده به پرسش مورد نظر پاسخ داده است; براي مثال، علامه طباطبايي ميفرمايد: در جملة الروح من امر ربي، كلمة من براي بيان ماهيت و چيستي روح است; يعني روح از جنس و ماهيت امر است و مشابه همين تعبير در آيات ديگر قرآن (مؤمن،15; شوري،52; نحل،2;...) آمده است. مقصود از امر خداوند، در آية 82 يس بيان شده است: إِنَّمَآ أَمْرُهُوَّ إِذَآ أَرَادَ شَيْ ئ‹ًا أَن يَقُولَ لَهُو كُن فَيَكُون، بر پايه اين آيه، امر خداوند، همان فرمان كُنْ (= باش، به وجود بيا) به شئ است; به عبارت ديگر، امر خداوند، همان كلمه ايجاد و اصل وجود شيء است، ليكن نه از هر جهت، بلكه از لحاظ استناد به خدا و اين كه تنها وابسته به خدا است. توضيح بيشتر اين كه، بر پاية آيه 54 اعراف، هر دو حيثيتِ خلق و امر به خداوند مستند هستند: الا له الخلق و الامر، ولي اين دو با هم فرق دارند; امر ايجاد شيء است، از اين لحاظ كه اين ايجاد تنها به خدا مستند است و مختص ميباشد، اما خلق وجود شيء است از اين لحاظ كه به واسطه اسباب وعلل ديگر، به خدا مستند است; بنابراين، همة اشيا ـ و حتي ماديات كه حصول تدريجي دارند و به سبب اسباب و علل زماني و مكاني تحقق مييابند ـ داراي حيثيتي هستند كه از آن لحاظ، از تدريج جدا بوده، خارج از حيطة زمان و مكان ميباشند، و اين حيثيت همان امر خداوند و كلمه ايجاد است. آيه 50 قمر: وَ مَآ أَمْرُنَآ إِلآوَ َحِدَةٌ كَلَمْحِم بِالْبَصَر ـ كه به يكتا بودن امر و تشبيه آن به چشم بر هم زدن ميپردازد ـ بيان كننده واسطه نشدن اسباب در عالم امر و تدريجي نبودن آن است.(الميزان، علامه طباطبايي، ج 13، ص 196، مؤسسه اعلمي للمطبوعات، بيروت.)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.